معنی کردن، اغاز کردن گشودن، افتتاحکردن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر ,, معنی کردن، اغاز کردن گشودن، افتتاحکردن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر پ, معنی lcbj، اyاx lcbj ;ambj، اtتتاplcbj، fc /ا lcbj، fcاi اjbاoتj، bاdc ,, معنی اصطلاح کردن، اغاز کردن گشودن، افتتاحکردن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر ,, معادل کردن، اغاز کردن گشودن، افتتاحکردن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر ,, کردن، اغاز کردن گشودن، افتتاحکردن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر , چی میشه؟, کردن، اغاز کردن گشودن، افتتاحکردن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر , یعنی چی؟, کردن، اغاز کردن گشودن، افتتاحکردن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر , synonym, کردن، اغاز کردن گشودن، افتتاحکردن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر , definition,